کد مطلب:43119
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:32
تفسير فراز پنجاه و ششم تا آخر خطبه نودويك كه در مورد علم خداوند ايراد شده, چيست؟
[خداوند بهمه اين امور دانا است, براي خداوند در اين باره مشقّتي نرسيده است و براي او در نگهداري مخلوقاتي كه آنها را ابداع فرموده است, هيچ گونه عارضهاي [محاسبه نشده و خارج از علم و قدرت او ] روي نداده است. و در اجراي امور و تدابير مخلوقات هيچگونه ملالت و ضعف و سستي بر او عارض نگشته است, بلكه علم او بر همه آنها نافذ و محيط بوده و عدد همه آنها را شمارش نموده و عدل و دادش بر همه آنها گسترده و فضل و احسان او همه آنها را احاطه كرده است, در حاليكه هم آن مخلوقات از وصول به حقيقت آنچه كه او شايسته آن است كوتاهند.]
علم خداوندي بر واقعيّات قابل مقايسه با علم انسانها بآنها نيست.
در اين مورد مقداري توضيحات در موضوع علم خداوندي ضروريّ بنظر ميرسيد, كه اينك بيان ميكنيم:
1 ـ علم خداوندي بهمه رازهاي نهاني كه در اعماق درون آدميان قرار گرفتهاند نفوذ دارد, در صورتيكه انسانها چنين علمي ندارند و آن علومي كه بوسيله رياضتها بدست ميآيد, به سطوح عميق درون انسانها كه رازهاي نهاني در آنجا قرار دارند, نفوذ نميكنند.
2 ـ علم خداوندي بر آنچه كه در سلسله هستي تحقّق يافته است, همان طور است كه بر رويدادهاي تحقّق نيافته در سلسله هستي.
3 ـ علم خداوندي بر صداها و گفتگوها نيازي بآن ندارد كه امواج آن صداها و گفتگوها بحدّي برسد كه گوش آدميان در شنيدن بآن نيازمند است.
4 ـ براي خداوند هيچ حجابي وجود ندارد, و همه واقعيّات از پشت حجابها همانگونه آشكارند كه از روي حجابها.
5 ـ هيچ رويدادي در عالم هستي انجام نميگيرد مگر اينكه خداوند از هويّت و مختصّات و همه جوانب آن آگاهي دارد.
6 ـ تاريكيها و روشنائيها در علم خداوندي كمترين اثري نميگذارد.
7 ـ علم خداوندي احتياجي به استدلال و تفكّر و تجربه ندارد.
8 ـ هيچ فاصلهاي مابين اشياء و علم خداوندي وجود ندارد.
جملهاي در جملات مورد تفسير وجود دارد كه نياز به توضيح مختصري دارد. آنجمله اينست:
«لَمْ يَلْحَقْهُ فِي ذالِكَ كُلْفَهٌ» [مشقّتي در آن, بخدا نرسيده است.]
مقصود از ذالك (آن) كه مشقّتي از ناحيه آن به خدا نرسيده است, چيست؟ احتمال بسيار قويّ نزديك به اطمينان اينست كه در عالِم بودن خداوندي بهمه آن امور كه اميرالمومنين فرمودند, كلفت و مشقّتي بآن ذات اقدس نرسيده است در صورتيكه اگر انسانها بخواهند به كمترين واقعيّتي از آن امور علم پيدا كنند, قطعاً مجبور به تحمّل زحمات تجربه و استقراء و انواع كاوش و بررسيهاي فكري و تكاپوهاي عضلاني ميباشند. احتمالي ديگر وجود دارد كه بگوييم: منظور اميرالمومنين از ذالك (آن) آفرينش كائنات است كه ناشي از لحظهاي از مشيّت آن ذات اقدس است. اين احتمال با اينكه با نظر بهمه جملات قبلي ضعيف بنظر ميرسد, ولي با جمله بعدي
«وَلَااعْتَرَضَتْهُ فِي حِفْظِ مَا ابْتَدَعَ مِنْ خَلْقِهِ عَارِضَهٌ»
يعني در حفظ كائناتي كه ابداع فرموده است هيچ رويداد محاسبه ناشده و ناتوان كننده و يا خارج از علم او پيش نيامده است, قابل توجيه ميباشد كه معناي مجموع دو جمله چنين ميباشد:
چنانكه خداوند در آفرينش كائنات دچار مشقّتي نشد, همچنين در حفظ آنها هيچ عارضهاي نتوانست از مشيّت خداوندي جلوگيري نمايد.
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 16
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.